جیانا بردلی ، روسپی چهل ساله ، فاحشه خانه را ترک کرد و به عنوان پرستار کار کرد. یک سبزه زیبا و کثیف ، با بدن بی روح ، فراموش کرد که اکنون او نیاز به شفا ، کمک و نجات افراد بدبخت با لباس مناسب دارد ، اما نه لباس لعنتی که برای بازی های نقش آفرینی با مشتری استفاده می شود. چکمه های چرمی بیش از حد ، چرمی که صندلی را پنهان نمی کند ، یک تی شرت که نمی تواند یک بیدمشک شیک و چهارم را پنهان عکسهای سکسیوسوپر کند ، شکاف در خانه نوجوان اعلام شده است. زنی که دارای آسیب دیدگی زانو است ، از ظاهر زن دلگیر می شود ، اما ذهن ناچیز و ناچیز او به او اجازه نمی دهد که تصمیم های مناسب را بگیرد. سبزه زخم را معاینه می کند ، سرش را تکان می دهد و قول می دهد درد و رنج عجیب را کاهش دهد ، اگر به او اجازه دهد شلوار خود را برداشته و زخم را معالجه کند. به طور طبیعی ، بیمار لباس زیر نمی پوشد ، اما مزاحم این بیمار بی دست و پا نیست ، که شلوار جین خود را به زمین می اندازد و پیچ نازک خود را پرتاب می کند. شعله ای از خاطرات گذشته به کیانا بردلی یادآوری می کند که چگونه بهترین داروی درد است و بلافاصله شروع به نوشتن همکار فقیر کرد. همانطور که یک انسان معمولی انجام می دهد - یک وزنه بر روی مکش واکنش نشان می دهد - کشش ران های خود را ، قرار دادن یک دست بر روی پشت محکم ، فراموش نکردن در مورد فشار دادن و پا آسیب دیده.