جولیا آن بلوند بالغ ، عکس های شلیک شده خود را در حمام بزرگ پخش می کند ، شکل بریده شده اش با ضربه گیرهای بزرگ سیلیکونی ، یک بیدمشک صورتی تراشیده بین باسنش به بدن یک پوره جوان شباهت دارد و صورتش فقط پیر شده است. زن جوان در زیر جریانهای مطبوع شستشو می کند ، احساس می کند که قطرات به کلیتوریس برخورد می کنند ، و امواج ریز و باریک که به طور مصنوعی توسط الاغ از طرف آن تولید می شوند به سمت مقعد شتاب می گیرند. قوطی های سبز بر روی بدن خانمها پخش شده است ، یک مول بزرگ سیاه آراسته بافر چپ است و نوک سینه ها پس از کشش پوست با کاشت مصنوعی بزرگ شده اند. تنهایی جولیا آن افسرده است ، نویسندگی او هنوز رضایت کامل را در زندگی پیدا نکرده است ، بنابراین عزیز شگفتی های رضایت خود را درک می کند. چشمان فیفا با خوشحالی می چرخید ، لب هایش لرزید و از دست نیش دندان های یخ سفید رها شد و به همان سرعت واژن حس می شود. بعد از شستشو ، بلوند استمناء را روی مبل تکرار می کند ، گویا گربه های او با تحریک دستی به خوبی همراه می شوند و بدن آبدار داستان و فیلم سوپر و پرتحرک او زیباست ، بنابراین چرا دختر نباید از چیزهای قدیمی تکان بخورد و با نوعی نوجوان رابطه جنسی برقرار کند؟ جولیا آن سرویس تعمیر را فراخوانی می کند و با یک متخصص که مجبور به مقابله با گرفتگی است ، تماس می گیرد ، فقط در هر سوراخی - لوله تخلیه یا کانال واژن آن ؟؟؟