یک بلوند خواب صبحگاهی ایستاده بود تا قبل از اینکه بیدار شود یک کارگر سخت وقت لازم را برای پوشیدن لباس سکسی داشته باشد. پسر زود از خواب بلند می شود و بعد به خانه باز می گردد ، و گاهی اوقات قدرت کافی برای بردن لباس خود را ندارد ، بنابراین همسر تصمیم می گیرد تا وظیفه زناشویی خود را نسبت به معشوق خود انجام دهد. شخص عزیز یک هفته تمام همسرش را پاره نکرد و همه چیز برای کار دیر شده بود ، بنابراین بیدمشک باریک مستقیم به رختخواب آمد و او یک جامه ابریشمی ، جوراب شلواری و صندل پوشیده بود. بطور غریزی ، این تروریست فهمید که او مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، خواستار برده شدن برده ای واژینال شده که در لباس زیر او زندانی شده بود ، روی پشت او چرخید و به همسر کوچکش اجازه داد كه نقشه كثیف خود را ایجاد كند. موهای خود را در دهان گرفت ، دیگر وقت نداشت که به کشک نگاه کند ، تقلبی را شست و شو داد ، اما این او را آزار نمی داد ، این موضوع از زندگی روزمره بود ، چیزی برای هدر دادن کالای طبیعی. این زوج به طرز شیرین بوسه می زنند ، و اگرچه صبح کسی دندان های خود را مسواک نمی زند ، گوش گوش گربه زنش را لیسید ، و طعم فوق العاده اوره یخ زده در لبی به سادگی فوق العاده بود ، همچنین ترشحات واژینال شب ها روده ها را داستان و فیلم سوپر مکید. این تفاوتهای ظریف قبل از کار ، جنگ زناشویی را خراب نکرد و لباس زیر زنانه دسته گلهای سوء استفاده را با رایحه شجاعت به پایان رساند.