كاتيا از كاتيا نوبيلي خواست تا از ديدار يك غريبه از اينترنت براي سازماندهي يك چاي صرف نظر كند. مطمئناً ، او می خواست همزمان دو سبز را به دام بیندازد ، اما حس ششم باید محتاط بود و غریزه ناامید نشود ، زیرا یک زوج در یک درخت از خواب بیدار شده بودند ، اما آنها به اندازه دلشان آرامش نداشتند. یک معاینه دوجنسگرا و خطرناک توسط افراد تلخ از قلاب فلزی به حالت تعلیق درآمده بود ، بدن او با ده ها تسمه محکم ، پوشک پارچه چوبی در مناطق وابسته به ارغوانی از کرست آویزان شد. پسر نتوانست از پسربچه خود حرکت کند ، او از ترس کنترل نشده بود ، زنجیر با یک کلیپ فلزی از پشت تخم مرغ محکم شده بود و دزد یقه را به لبه سر وصل کرده است. پسر نمی خواهد که بخاطر نداشتن آلت تناسلی ، مانند وزیر ، یا یک کاستروادو بدون دستگاه تناسلی ، یک بار دیگر فریب خورده شود ، عاشقان او همه میز را مقابل دوستداران خود می گذارند ، بسیاری از دستگاه ها بسیار قدیمی هستند و ابزاری برای ضربه زدن به اعترافات در محاکمه آنها به راحتی می توانند تغییر کنند. این درب به دور پهن شد ، پاشنه ها با قدم زدن در چوب ، باعث وحشت کل این زوج اسیر ، و صدای توهین آمیز لوسیا لاو ، لرزان عاشقان شد. یک سادیست کنجکاو و کنجکاو در تعجب بود که این کودک را از کجا شروع کند زیرا فیلم عکس سکس سوپر پسر بین پاهای خود کاری جالب داشت و دختر با رشد موهای بالای آن شکست خورده بود ، اما به دلایلی عوضی دیکتاتور کاتیا نوبیلی را انتخاب کرد!