الکساندرای شلخته نیویورک می خواهد یک عمل زناشویی سازش ناپذیر را امتحان کند ، جایی که به عنوان قربانی درگیر شود. این فکر به طور خودجوش به فیلم سوپر داستان سر بلوند نیمبو برخورد کرد زیرا او و مرد به تختخواب افتادند و او آن را به یک پارچه ساده گره زد. اکنون ، عیار می خواهد تلخی یک شکنجه بدنی تحقیرآمیز را احساس کند ، در اوج حساسیت احساسات ناآشنا قرار بگیرد و احساس کند که بدعت ها هنگام شکنجه محاکمه چه احساسی دارند. این اولین تجربه برای ساشا و استاد BDSM است و به دلایلی به نظر می رسد او آجرهای ترس را در زیر لباس زیرین و نرم و نرم خود قرار داده است ، بنابراین تصمیم می گیرد که به کدام جهت برود. جوجه به وسیله فلزی چسبانده می شود ، گیره هایی که در طناب قرار دارند به سمت نوک سینه ها کشیده می شوند و هرگونه تمایل به کند شدن در حین تحریک glitoris با لرزش می شود. هر حرکت بدن به درد جهنمی پاسخ می دهد ، که بلافاصله با شهوت شهوانی جسمی مخلوط می شود ، گویی این دو عنصر مخالف در داخل غوغا می شوند. موجودی زیبا در معرض قرار گرفتن یک ستاره قرار دارد و در جستجوی نقطه ی مهربان کی ، شخص علیت گرگ خود را بیرون می کشد ، در حالی که پاشنه ی پا او را با چوب چوبی می کوبد ، و پاهای او ، که مثانه را به راحتی کسل می کند ، "دوش طلایی" شرم را بر مقصر آزاد می کند.