آنها بسیار متفاوت هستند: یک تاجر ثروتمند و بسیار شلوغ است ، بنابراین نادر است که او به خانه خود در کشوری بیاید تا از دنیا فاصله بگیرد و یک مرد یک شورشی بیکار محلی است که در غیاب معشوقه ، به استخر می رود و برهنه شنا می کند. این زن به طور طبیعی کمرنگ است ، بنابراین نوک سینه های او ، که ملانین نیستند ، تقریبا در خورشید دیده می شوند ، موهای زرد مانند فرشته می درخشد و چشمان آبی درخشنده به نظر می رسند. او می تواند او را با پوست برنز قهوه ای ، موهای مجعد و دست های قوی بغل کند و حداقل دو دقیقه او را بغل کند. وی با تظاهر عکس سوپرسکسی خارجی به یک زن معمولی ، یک جفت بدن خال کوبی از یک نوجوان گناهکار ، به لباس غریبه ایوان رفت و با لباس گنگ در آفتاب دراز کشید و الاغ شیرین و کم رنگ او را با ورودی صورتی ترک کرد. پریسکوپ مطرح شده توسط شورشی نتوانست شنا کند ، اما او تلاش نکرد ، او از هیچ جا پرید ، زیبایی جذاب با بوسه. لبهای داغ او سینه هایش را چشید و عصا هایش توسط تیرانداز سوزانده شد ، انگشتانش به درون سوراخی مرطوب ، که مانند دفن پوشانده شده بود ، می لغزد ...