فیلم فردي ريگر با بمب جنسی بلوند طاعون به نام ویکتوریا پوپی ، از بیداری صبحگاهی درباره یک زن به خصوص تنبل می گوید که نمی خواهد دچار درد و رنج شود ، اما مطمئن است که دوست پسر او مطمئناً عطش جان این زن را بالا می برد. به جای اینکه او را با لبخندی روی لب خود سرزنش کنیم ، مرد جوان به خواب خوب می آید که به دلیل عدم پیروی از کارش اخراج می شود ، سینه های خود را می پوشاند و نوک پستان را نیش می زند ، زبانش با پوست عرق می درخشد ، اما زن وانمود می کند که خواب است. کلیتوریس ، با چک کردن عکس و فیلم سوپر سکسی آنها با زبان سخت ، انگشتان را داخل شکاف می کند ، که باعث می شود اسب سوار بریده به طور فعال خودارضایی کند. بعد از بسیاری از انزالها ، خواب آلودگی ، خستگی اخلاقی و جسمی ، خشخاش ویکتوریا را مکید و سپس با مردی که همیشه به بی حوصلگی او ایمان داشت ، تمرین کرد ، لبخند به بهترین چهره او بازگشت و او آماده بود تا معشوق خود را به انزال برساند. بعد از مقاربت ، زن عجله می کند تا رزومه بفرستد و شغل جدیدی پیدا کند ، اما اکنون کاملاً درگیر میل جنسی است!