ولایت رایلی رید بی پروا با پسری که از زمان دانشگاه دوست داشت ، درگیر شد. بچه ها اینقدر به هم عادت کردند ، جنس منزجر کننده شد و به یک اصطکاک کاملاً مکانیکی دو بدن تبدیل شد. او کسل شد و دست از خوشحال شدن به بدن دختر جوان گرفت. یک روز ، دختر جوان انگشتر را ترک کرد که از روز پیشنهاد ازدواج روی انگشت حلقه ظاهر شد ، وسایل او را بسته بندی کرد و به همراه دوستش سارا به لس آنجلس نقل مکان کرد. مرغ تجاری بلافاصله پلاک شماره یک تاجر ثروتمند را که ثروتمندی در املاک و مستغلات کسب کرده بود را در پارچه مرطوب رلی رید انداخت. پسر بچه دختر زیبای روستا را برای ماندن در کنار او در پنت هاوس دعوت کرد و از آنجا ، از طریق پنجره عکس سوپر سکسی خارجی های گسترده ، منظره زیبایی از شهر باز شد. تحت تأثیر شامپاین ، این دختر فعال ، پراکنده بود و رابطه جنسی زیادی می خواست. فاحشه اینقدر احساس خوبی داشت ، حتی از او خواسته شد که در الاغ خود را لعنتی کند ، زیرا بدن او فاقد لذت است و چوب نمی تواند شهوت سیری ناپذیر یک بازیکن را حل کند. به نظر می رسد رویای هر استان در یک آپارتمان گرانقیمت در طبقه بالای یک آسمان خراش جنس مقعد است!