این داستان عاشقانه خارق العاده همزمان همزمان شاد و غم انگیز است. خوشحالی نزدیک بودن به یکدیگر در نگاه اول آشکار است و غم و اندوه پنهانی در آن وجود دارد که پسری که زن بسیار زیبایی را می بوسد به آرامی بهترین دوست این جوجه خیره کننده است که امروز از آنجا خارج شده و حقیقت روابط طولانی او را در پشت سر خود نشان می دهد. او سعی می کند همه چیز را از حافظه خود که او را به گذشته متصل می کند ، پاک کند و می خواهد کاملاً در آغوش گرم عاشق جدیدش حل شود. مانند گذشته ، آنها عجله ای نداشتند ، اکنون آنها یک دریا از زمان دارند و از زیباترین روند پاکت های متقابل لذت می برند ، به تدریج لباس های خود را می گیرند. هنگامی که جوجه کاملاً برهنه باشد ، روی پشت خود دراز می کشد ، گربه صورتی شگفت انگیز خود را در زیر زبان نرم و کارآمد پسری قرار می دهد که پاهای باریک خود را به پهلو دراز می کند و به اعماق آتش سوزی شهوت غیرقابل کنترل نفوذ می کند. او با اشتیاق وصف ناپذیر خروس ضخیم خود را به دهان دعوتش می برد ، از لذت های بی شمار اطمینان می دهد و مشتاقانه او را به گردن می اندازد و سر بزرگ دشت خود را ماساژ می دهد. هنگامی که تنش عشق به حد اجتناب ناپذیر خود دیدن فیلم سوپرسکسی می رسد ، اکنون او کاملاً آشفته و نرم و نرم و ابریشمی خود را به درون اسپرم می کشد.