فرزند موی سرخ ، لی گوتی پس از طلاق از پدر خود ، محکم ازدواج مادر خود را تحمل کرده است. پس از این حرکت ، دختر بلافاصله در مواجهه با برادر ناتنی خود مایکل ، دوست خود را پیدا کرد که در برقراری ارتباط بسیار خوب و شیرین بود. پرستار بچه ای جالب با چشم آبی عاشق پسری شد که مانند آخرین احمق ، او را به هیجان آورد و در را به اتاق خواب یا حمام باز کرد. مرد جوان فهمید که خواهر کوچک برای توجه گرسنه است و به غیر از او هیچ مقدمه ای برای چیزهای فقیر ندارد ، بنابراین هیچ تلاشی برای خوابیدن با او نکرد. صمیمیت غیرقابل تحمل بدون رابطه جنسی ، شیطان را دشوار کرد ، اما او نمی خواست مرز دم جاسوسی را نقض کند ، با یک تشنج برخورد کرد و آن صمیمیت هنگامی اتفاق افتاد که نامه ای به مایکل در مورد اخراج وی از دانشگاه ارسال شد. این پسر می داند که پدرش از عدم موفقیت جلسه آگاه است و آن را انکار می کند ، و سپس فرزند احمق خود را برای کار فیلم سوپر آنال در ارتش تحت یک قرارداد ارسال می کند ، جایی که پول مناسبی را پرداخت می کند و امتیازات خود را می دهد. در دنیای سخت هیچ راه دیگری برای زنده ماندن وجود نداشت ، بنابراین لی کوتتی می خواست برای راحتی خود به برادرش هدیه دهد. پرده بکارت بزرگترین هدیه ای است که هیچ انسانی در جهان حتی نمی تواند آن را انکار کند ، حتی در اثر اسلحه. هنگامی که اجداد در خانه نبودند و برادر از نظر عاطفی ناپایدار بود ، مککروشکا زمان مناسب برای استراحت را انتخاب کرد. آلت تناسلی وی مانند گوسفندی از میان دیواره های کوچک رکتوم سوراخ شد و باعث ایجاد اصطکاک شدید روی سر در کلاه دخترانه شد. لوبودویات در تمام طول خدمت از این جنس یاد می کند!