سوفی روح لبخند زد وقتی همسالانش سعی کردند تلفن همراه خراب او را برطرف کنند. این مرد مانند یک پسر احمق رفتار می کرد و باعث می شد دوست پسر بی حس شود. او به آرامی پوست را با چاقو از سیب جدا کرد و مشخصترین باریک بودن جوانی خود را نشان داد. این دختر برای همه تجارتها میوه ای شیرین ارائه داد ، سپس او را به زبان فرانسوی روی لب ها بوسید و زبانی را در گلوی او گذاشت. یک مزاحمت کوچک به شکل یک وسیله فاسد فوراً کنجکاوی او را برای دوست پسرش که می فیلم سوپر یکسی خواست تشییع شود متوقف کرد ، اما مجبور شد این کار را با یادداشت های تیز انجام دهد. در ابتدا ، پسربچه به سادگی روی سینه سوفی خزید و سینه های سوفی را لگد زد و بقایای شیرین و ترش را از نوک سینه ها لیزید ، سپس سعی کرد به قلاب های زن خیس شده طعم سیب بدهد. با گرسنگی ، لجن خوب با گوش خود به داخل رحم زخم زده ، لمس کلیتوریس با انگشتان خود و نفوذ به مقعد. مقعد؟ - فکر شیرین بود و در آن لحظه احساسی افکار او با خیالات کثیف یک منتخب غلبه کرد.