هاردکور مقعد غیر قابل توضیح هنگام خواندن یک داستان عاشقانه دوست دختر امیلی لی را پشت سر می گذارد. این دوست پسر با قصد قاطعانه وارد کردن اتاق خواب به درون اتاق خواب شد ، اما خیلی زود خجالتی بود که با زنا شروع کند ، زیرا هیچ زنی نمی خواهد پیش از مقاربت یک مقدمه بسیار ملایم داشته باشد. هنگام خاموش شدن فردي كانيلينگوس ، فرد بلوند به فراموشی سپرده شد ، در سرخرگها فقط خون روی سر وجود داشت و ضربان ضعیف رحم بین پاها وجود داشت. اسموتی غیرقابل مقاومت با هوشمندی با انگشت در قسمت مقعد عاشق می چرخد ، در حالی که فیلم سوپر خارجی ها کینگ پین او به سرعت با یونی می چرخد و اثری از گرما را از سر قارچ داغ به جای می گذارد. کشیش هوا را با صدای بلند بیرون زد ، آن را درون سوراخ اسفنکتر پنهان کرد و راه را برای هر جسم محکم در قلعهی خیره کننده امیلی باز کرد.