ایزابللا سبزه کوتاه مو مخفی کار می کرد. او مجبور شد به باند قاچاقچیانی كه دختران كوچك را به خارج از كشور قاچاق می كردند ، نفوذ كند ، اما این عمل ناامیدکننده بود و دختر مجبور شد به روز شود. او وارد خانه یکی از راهزنان شد که چشمهای طولانی به الاغ شیرینش داشت. این مرد مطمئن بود که هیچ مشکلی با او وجود ندارد. عملکرد بی عیب و نقص او به عنوان یک بازیگر ، او را تحت تأثیر قرار نگرفت ، زیرا خیلی زود می خواست او فیلم سکس سوپر من را فریب دهد. این مأمور انتظامی انتظار نداشت كه این پسربچه او را به شانه ها بكشد و یك عضو پلاستیك را به الاغ خود پرتاب كند. او این کار را چنان کارآمد انجام داد ، گویی یک قاتل خون آشام ، سهام آسپن را به درون خون خود در قلبش پرتاب کرد. حالا زن وقت ندارد که بفهمد آنها بر روی مگس شخص دیگری می کشند و حتی اسمی را نمی شنوند. اما در یک مورد مبارزه با جرم و جنایت سخت ، شخص باید باسن پر یا سرگرم کننده باشد. ایزابلا می خواست به سیستم عمیق تر نفوذ کند و به سوراخ شیرین خود عمیق تر شود. بنابراین زیبایی شیرین ، موهای کوتاه هنوز پاره نشده است ، او حتی دلیل حضور در اینجا را فراموش کرده است ، اما او واقعاً برگشته است زیرا یک مایع داغ مرطوب روی صورتش از عضو یک شریک جنسی افتاد.