آنقدر صبر کرد تا کار کند ، روزنامه را خواند و دانلود کلیپ سوپر خارجی به خواب رفت. او روی دستان محکم خود را که به آرامی گربه های لغزنده صورتی خود را از خیس پوشانده بودند ، در خواب دید ... او چشمانش را باز کرد و نگاهش کرد. وقتی به خانه برگشت و نوزاد خواب را دید ، بلافاصله او را از خواب بیدار نکرد ، بلکه به آرامی شورت های باریک خود را پایین کشید و کلیبریتس را با انگشتان لیسید ، زیرا او را با انگشتان ماهرانه وارد غار مخملی گرم خود کرد. مرغ از یک شلوغی باورنکردنی در خواب خندید و بیدار شد. او بلافاصله به سمت آلت تناسلی مرد بزرگ خود رسید ، آن را با لب های آبدار گرمش گرفت و شروع به مکیدن آن با دقت کرد ، فراموش نکردن اسپرم هایی که انگشتهای بازیگوش او را رها کرده بود. چنین برخورد آسیب زا فقط می تواند با مقاربت فوق العاده بی حساس پایان یابد و وقتی آن را روی شکم خود گذاشت و بیدمشک را درون گربه داغش مکید ، از لذت تقریبا ظاهری او نفس کشید و این اولین نعوظ خیره کننده را به او داد. همین که سرعتش را سریعتر کرد و حتی سخت تر او را لعنتی کرد ، او در حال حاضر در بالای صدای او فریاد می زد ، بدون قید و شرط از محور عمیق او پایان می یافت ، تا اینکه مرواریدهای متراکم اسپرم معطر را در شکم خود ریخت ...