کودک زیبا قبلاً بدون اینکه منتظر کیسه محبوبش باشد می تواند بخوابد. اما وقتی وارد شد و جوجه ای جذاب را دید که بسیار شیرین در رختخواب دنج آنها خوابیده بود ، فهمید که او زن محبوب خود را بیش از هر چیز دوست دارد. او نمی خواست موجودی خواب آلود را از خواب بیدار کند ، او به سرعت لباس های خود را بند زد و به او روی تخت ملحق شد و به آرامی بدن باشکوه خود را لیسید. او تی شرت لباس شوالیه ابریشمی خود را بلند کرد و با زبانی سریع به یک الاغ دور دهانش آب زد و او شروع به گرفتن ورودی آسمانی به درون سوراخ آب نبات کرد. عیار در خواب یک خوشحالی دراز کرد و با میل خود یک خر را زیر زبانش چرخاند. او قبلاً از خواب بیدار شده بود ، اما دروغ گفتن خیلی لذت بخش بود و لذت آشکار نبودن را داشت. سپس او نیز می خواست یک دیک ضخیم در دهانش بگذارد ، و با صورت زیبا به سمت او چرخید ، آلت تناسلی مرد راست خود را تکیه داد و بازی طولانی خود را با حلقه مرطوب لبهای گرم محکم کرد ، و او شروع به بالا و پایین کشیدن کرد. او دیگر نتوانست این شکنجه شیرین شاد را تحمل کند ، او آنچنان که عاشق او شدیداً عمیق شد ، شروع به خزیدن وحشیانه کرد و سعی کرد تا دوست خود را تا حد امکان عمیق کند. او با ناله های فیلم سوپر دبیرستانی شهوت انگیز خدمات خود را به دست گرفت و منتظر شد تا چهره زیبای او توسط یک جت غلیظ قدرتمند اخراج شود.