در نامه ای به روزنامه ای که او با خوشحالی قبل از ورود پر زرق و برق می خواند ، پسر نمی تواند چشمان خود را متمرکز کند ، چشمانش مانند دو بادکنک با نوک سینه که از گردنش آویزان است ، در معرض لبهای او قرار دارد که جوراب های نایلونی را روی پاهای زن بی شرمانه التیام بخشد. ناگهان تلفن بلوند مخفی شده در حلقه ها او را به سینه بند (كجاست كه یک دختر خنده دار بلوند فکر می كند وسیله ای بگذارد؟) ، شوهرش در ترافیك گیر كرده است و ترافیك آنقدر سخت است كه مجبور است قبل از عید فصح برای ورودش صبر كند. بخشش از بزرگترها پذیرفته شده بود ، اما برای ناراحتی او با شاخهایش می پرداخت ، یا بهتر بگویم آنها را می گرفت ، زیرا جنی لی نیمه الاغ هنوز به پسری که او نمی دانست ، آویزان بود. مرد جوان معلوم می شود که عاشق بزرگی است ، دیگر نیازی به قطع یک آلت تناسلی طولانی ندارد و یک مرد زیبا می تواند هر اعماق فضا را با خادمان این عشق فیلم سوپر بکون بکون خرد کند و گلوی آمریکا را کتک بزند. بعد از اینکه اسپرم روی لب زن افتاد ، بیش از پنج دقیقه بیشتر نگذشت ، وقتی شوهر بالغ قدم گذاشت و سعی کرد همبازی را روی لب ببوسد ، اما او دیگر وقت نداشت که شلوار خود را بپوشد.