جیل خوش شانس بود - او توانست در یک شرکت بزرگ شغل پیدا کند. از اولین چک ، او یک آپارتمان کوچک خوب اجاره کرد و نسبتاً خوشحال شد. اما روز بعد رئیس به او نزدیک شد و به او گفت که بماند. جیل با تعجب از گفتگو منتظر ماند - به نظر می رسید همه چیز به ترتیب بوده است. هنگامی که رئیس دفتر را ترک کرد ، زن از ترس لرزید. بیل به او اطمینان داد که حال خوبی دارد. اما پس از آن ، او لحن خود را تغییر داد و شروع به صحبت در مورد بحران کرد. این سخنرانی دوام چندانی نداشت - مرد گفت که اگر زن فوراً به او ندهد ، اخراج می شود. جیل مطیع لباس خود را بیرون آورد ، اما پس از آن همه چیز عاشقانه نبود - بیل آن را روی میز کار در محل کار انداخت ، دامن خود را به سمت بالا کشید و شلوارهایش را از الاغ زن جوان بیرون آورد. جیل چشمانش را بست - انتظار بدترین. اما رئیس به آرامی ماشین خود را وارد سینه دخترک کرد و با گفتن کلمات نرم. وزیر امور خارجه با صدای بلند ابراز تاسف کرد - مدت طولانی رابطه جنسی نداشت و کمی صدمه دیده بود. در کمال تعجب ، رئیس بلافاصله او را پاره نکرد ، بلکه آرام آرام شروع به کندن عمیق تر در او کرد. احساس فراموش شده و احساس شیرین در شکم ، جیل را به زن تبدیل کرد - شرم را فراموش کرده و باعث ناراحتی او شد. بیل عاشق باتجربه ای بود - او می دانست چگونه می تواند چنین بدن جوانی را نگه دارد. وقتی جیل متوجه شد که چیزی جز لذت ندارد ، رئیس شروع به حرکت جدی تر کرد. این کار با دبیر شروع شد و او شروع عکس سکسی وفیلم سوپر به سرگردان كردن كرد - پاشنه های او بلندتر شد ، دستانش روی میز كشید و اوراق كسب و كار به زمین پرتاب شد. اما عاشقان اکنون این کار را نمی کنند - آنها مشغول این کار بودند. بیل کار خود را می دانست - ناخن او باعث شد جیل مثل یک زن احساس کند. او دیگر غصه نمی خورد ، اما جیغ می زد - حالش خوب بود. اما به زودی فریادهای بیل به فریاد تبدیل شد و زن فهمید که رئیس او در حال پایان است. او احساس خجالت کرد و بلافاصله موجی دلپذیر در سرش احساس کرد. جیل تاکنون هرگز چنین نعوظ نداشته است! هنگامی که رئیس این موضوع را فهمید ، گریه کرد و با صدای بلند گریه کرد - از تخم کوتاه او ، زن فهمید که او نیز تمام شده است. جیل لبخند زد - این یک ضربه بود. و هنوز - اخراج او را تهدید نمی کند ، جنس عاطفی و شاد برای آینده برنامه ریزی شده است!